به گزارش مجله خبری نگار، روزنامههای کثیرالانتشار هر روز حاوی مطالب و تحلیلهای متنوعی است. در این ستون به بررسی روزانه این مطالب و تحلیلها میپردازیم.
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «چارهای جز حل FATF نداریم» نوشت: «پزشکیان در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه دولت چهاردهم چطور میتواند با رفع ناترازیها به رفع فقر و بهبود اقتصاد کمک کند؟ گفت: در رابطه با رفع تحریمها ما چارهای نداریم جز اینکه بحث FATF را حل کنیم. نامهای هم به تشخیص مصلحت حتما خواهم نوشت برای اینکه دوباره بحث FATF را به جریان بگذارند تا بتوانیم حلش کنیم و باید حل شود.»
متاسفانه حامیان FATF اینگونه القاء میکنند که این سازمان، یک نهاد بینالمللی است. این در حالی است که FATF یک گروه اقدام مالی است و یک سازمان و نهاد مانند دیگر سازمانهای بینالمللی نیست.
علاوه بر این حامیان FATF مدعی هستند که «۱۹۴ کشور جهان» و «همه کشورهای جهان به غیراز ایران و کره شمالی» عضو FATF هستند. این ادعا در حالی است که تنها ۳۵ کشور جهان به این سازمان بین دولتی پیوستهاند.
در ظاهر، FATF مجری مقابله با پولشویی و تروریسم است. اما نکته قابل تأمل اینجاست که موسسین این سازمان، رکوردداران پولشویی و حمایت از تروریسم هستند. در حال حاضر ۷۰ درصد پولشویی دنیا در آمریکا و اروپا صورت میگیرد.
«خوان زاراته» معاون سابق مدیریت مبارزه با تروریسم و جرائم مالی در وزارت خزانهداری آمریکا چندی پیش گفته بود: «برای قرار دادن ایران در تنگنا و سختتر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کامل FATF نیاز است.»
علیرغم ادعای حامیان FATF، اینطور نیست که در آینده دستورالعمل FATF را اجرا کرده و از منافع اقتصادی آن بهرهمند شویم، بلکه در دولت یازدهم و دوازدهم حدود ۹۰ درصد دستورات این سازمان توسط دولت ایران اجرا شد، اما کوچکترین گشایشی در امور اقتصادی ایجاد نشد.
محمد جواد ظریف وزیر اسبق امور خارجه-۱۵ مهر ۹۷- در صحن علنی مجلس گفته بود: «نه بنده و نه آقای رئیسجمهور نمیتوانیم تضمین دهیم که با پیوستن به لوایح مرتبط با FATF مشکلاتمان حل خواهد شد.»
گویا جریان غربگرا در پی آن است تا روند خسارت بار مرتبط با FATF مجددا تکرار شود.
روزنامه کیهان در مطلبی با عنوان «ترویج ارزشها و هنجارها مأموریت نظام آموزشی در همه جای دنیاست» نوشت: «روزنامه اعتماد به قلم یک محکوم امنیتی (پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان) نوشت: «اخیرا وزیر آموزش و پرورش دولت جدید جملهای را گفته است که بسیار عجیب است. «مهمترین وظیفه ما در آموزش و پرورش، اقامه فرهنگ نماز، قرآن و ایثار و فداکاری در فضای تعلیم و تربیت است. اگر میخواهیم جامعه سعادتمندی داشته باشیم بنا بر راهبردهای قرآنی، راهی نداریم جز اقامه نماز و اقامه فرهنگ ایثار.» ... این روزنامه وابسته به رئیس شورای اطلاعرسانی دولت مدعی شد ترویج دینداری، به آموزش و پرورش ربطی ندارد و فقط بر عهده روحانیت و نهاد دین است!»
در ادامه این مطلب آمده است: «اولا، تربیت دیندارانه، جزو وظایف ذاتی و قانونی آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران است و روزنامه منسوب به یک مقام دولتی نمیتواند دوگانهسوز و دوزیستانه رفتار کند، چنان که نان دولت جمهوری اسلامی را بخورد، اما سنگ نظامهای لائیک را به سینه بزند. ثانیا ترویج فرهنگ و ارزشهای دینی، منحصرا به عهده روحانیت نیست بلکه دیگر نهادها و دستگاهها نیز در این زمینه مسئولیت دارند و البته برای انتقال معارف دینی باید سراغ روحانیت بروند و از آنها بهرهمند شوند. در نظامهای لائیک و سکولار هم روشن است که ارزشهای مورد احترام آن نظامها، از سوی همه سازمانهای فرهنگی و اجتماعی و حتی غیر آنها -به ویژه از سوی نظام آموزشی- به عنوان یک ماموریت راهبردی عمومی ترویج میشود و مورد تاکید و پیگیری است. در همه کشورها نظام آموزشی رکن اساسی برای ترویج ارزشها و هنجارهای نظام سیاسی حاکم است.»
روزنامه کیهان در ادامه نوشت: «ثالثا فرض نیروی کافی نداشتن، توجیهی برای حذف مسئولیت قانونی نمیشود، بلکه در اینجا اگر اهتمام به ارزشهای اسلامی باشد، باید روزنامه مذکور خواستار تامین مورد نیاز شود و نه کنار گذاشتن ماموریت. رابعا صرف نظر از برخی اشکالات نظام آموزشی و با وجود موج گسترده تهاجم فرهنگی، نسل جوان امروز ما در دینداری اگر جلوتر از چند ده سال قبل نباشد عقبتر هم نیست. نمونه این واقعیت را در محافل بزرگ مذهبی و مناسبتهای مختلف مانند ایام محرم و صفر و ماه مبارک رمضان و اعتکاف و... میتوان مشاهده کرد.»
روزنامه همشهری در مطلبی با عنوان «وقت گفتگو درباره هویت امت واحده شده» نوشت: «سالها بود در دنیای اسلام خیلیها خیال میکردند هویت امتی و هویت ملی با هم قابل جمع نیستند. کسانی هویت امتی داشتند مثل سیدجمالالدین اسدآبادی و کسانی هویت ملی داشتند مثل امیرکبیر. اما بعد از انقلاب ما با انسانهای الهی بیشماری مواجه شدیم که همزمان هم هویت امتی داشتند و هم هویت ملی، و ایندو را عین هم مییافتند. شاخصترین آنها نیز شهید حاجقاسم سلیمانی بود که حقیقتا مظهر هردو بود. مسلمین مستعدترین جوامع برای قیام و بیداریاند. آنها حول پاکترین و رهابخشترین حقایق شکل گرفتهاند؛ حول توحید، حول قرآن، حول برائت از دنیاپرستان و ظالمان؛ لذا در طرح راهبردی رهبران انقلاب اسلامی، برای توسعه بیداری و قیام و در یک کلمه انقلاب در عالم، امت اسلام مقدم بر دیگران است.»
در ادامه این مطلب آمده است: «امروز بهواسطه صبر مردم غزه و قیام خونین آنها و ظلم بیسابقه جنایتکاران عالم و شکلگرفتن جبهههای گسترده از یمن تا سوریه و عراق و ایران و لبنان و دیگر کشورها که هرکدام مذهبی دارند، اما همه در حقیقت مقاومت که ایستادگی پای قیام و انقلاب است مشترکند. بیشتر از هر زمان وقت سخنگفتن از «هویت امت» است. هویت امت گستردهتر از هویت ملتهاست. کسانی حقیقتا در پی احیای هویت امت هستند که بیش از دیگران مظهر هویت ملت خود نیز هستند؛ مثل خود شخص آیتالله سیدعلی خامنهای حکیم. آری «ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم». توجه به همان حقیقت توحیدی، قلوب را به هم متصل میکند و این مسیر بیداری ملتهاست. ملتها بدون بازگشت به آن حقیقت واحد، به امت واحده نخواهند رسید. این نکته را امروز میتوان به همه مسلمین نشان داد که وقتی دنیاطلبی و قدرتطلبی کشورها و مصلحتسنجیهای دنیاییشان جای خود را به یافتن هویت حقیقیشان و بیداریشان بدهد، امت واحده حول حقیقت قرآن شکل میگیرد. اینگونه است که دوران بروز قیام و مقاومت در امت اسلام زمان طرح هویت امت واحده اسلامی است.»